راهنمای تحقیقات ایرانی
- تاریخ انتشار:

شناسنامه
راهنمای تحقیقات ایرانی
نویسنده و مترجم: ایرج افشار.
سال انتشار: 1349ش.
آخرین چاپ موجود در بازار: 1349ش.
ناشر: مرکز بررسی و معرفی فرهنگ ایران.
نحوۀ دسترسی: این کتاب در کتابخانۀ ملی ایران موجود است. امکان دانلود متن کامل کتاب در اینجا وجود دارد.

مروری بر منبع (مهمترین سرفصلها)
مرکز بررسی و معرفی فرهنگ ایران در راستای معرفی پژوهشهای ایرانی، سفارش نگارش کتابی را به ایرج افشار داد که علاوه بر سوابق پژوهشها، به فهرست مراکز و مؤسسات و افرادی که با ایرانشناسی سروکار دارند نیز بپردازد. این اثر دربردارندۀ پژوهشهای مربوط به ایران در زبانها و در زمانها و در کشورهای مختلف است. علاوهبراین، این کتاب فهرستهای راهنمایی از منابع و مراجع، مجامع و مجلسها، افراد و هیئتها، کتابخانهها و مجموعهها، مجلهها و نشریههای مربوط به این رشته را نیز در بردارد. کتاب در هشت فصل منتشر شده است. فصل اول به منابع مهم تاریخ شرقشناسی پرداخته است. در فصل دوم تاریخچۀ ایرانشناسی در زبانهای مختلف بررسی شده و فصل سوم مؤسسات تحقیقی و دانشگاهی توجه کرده است. فصل چهارم این اثر ایرانشناسان را در سه دستۀ ایرانیان، صاحبان اسامی اسلامی و صاحبان نامهای اروپایی ارائه کرده است. در فصل پنجم مجلات، نشریهها و مجموعههای مربوط به ایرانشناسی معرفی شده است. فصل ششم اثر مجالس و مجامع علمی و تحقیقی این حوزه را معرفی کرده است. فصل هفتم مراکز نگاهبانی و پخش کتاب شامل کتابفروشان و کتابخانهها را فهرست کرده است و در فصل هشتم کتابشناسیها آمدهاند. تکلمه و استدراک و فهرست دو بخشی هستند که به عنوان ضمیمه به اثر اضافه شدهاند.

نقدی بر منبع (نقاط قوت و یا ضعف منبع)
راهنمای تحقیقات ایرانی از یک نویسندۀ بنام ایرانی با نام ایرج افشار است که آوازۀ او را کمتر کسی نشنیده است. جامعیت دید افشار در نوشتن این اثر کاملا مشهود است. او سعی کرده به تمامی جنبههای مربوط به ایرانشناسی بپردازد. نکتۀ مهم در مورد این اثر این است که نویسنده کموکاست اثر را پذیرفته و آن را به اطلاع خواننده رسانده است. او صادقانه با مخاطب خود گفتگو کرده و در یادداشتی به نکات مربوط به اثر اشاره میکند. بهگونهای که در جایی از این یادداشت بیان میدارد که در بخش کتابشناسیها از آنجا که پیش از این اثری در این حوزه به چاپ رسیده است نام تمام کتابشناسیها در این اثر نیامده است. این ارجاعات به خواننده کمک میکند که برای تکمیل اطلاعات خود به سایر منابع مراجعه کند. گرچه دستهبندیها در فصلهای گوناگون گاهی عجیب به نظر میرسند. به عنوان نمونه در فصل چهارم ایرانشناسان را براساس نام آنها به سه دستۀ ایرانیان، صاحبان اسامی اسلامی و صاحبان اسامی اروپایی تقسیم کرده است که نوعی نوآوری در این حوزه محسوب میشود. نکتۀ دیگری در اینجا وجود دارد، لیست کردن اسامی بدون اشاره به حوزۀ موضوعی تخصصی آنها است. البته به مؤسسۀ مربوطۀ هر یک از ایرانشناسان اشاره شده است.
بههرروی، این اثر با تمامی کاستیها، اثری است که میتواند دیدگاه کلی به ایرانشناسی و جنبههای مختلف آن ارائه دهد.