
باباطاهر - Baba Tahir
پیروان آیین یارسان (اهل حق) باباطاهر را از بزرگان آیین خود میدانند. عمدۀ آوازۀ وی مرهون دوبیتیهای عوامفهم و خواصپسند اوست.
لفظ بابا در تمام منابع قدیم و متأخّر بهعنوان پیشنام او آورده شدهاست. بابا بهمعنی پیر، شیخ و مرشد است. این لقب بیگمان بهدلیل بزرگداشت جایگاه او بهکار رفتهاست است (مقصود، 1354، 174- 176)، امّا لقب عریان در هیچ یک از منابع کهن، دست کم تا اواسط سدۀ نهم قمری بههمراه نام وی دیده نمیشود. به احتمال بسیار، صفت عریان بیانگر دوری جستن بابا طاهر از علایق دنیوی است (دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1380، 751). عینالقضّات همدانی (525 ق.) در نامههای خود در دو جا از فردی به نام طاهر جصّاص (گچکار) بهعنوان شیخِ خود یاد کردهاست (پورجوادی، 1394، 20-21). پس از عین القضّاتهمدانی، نخستین نویسندهای که از طاهر با نسبت جصّاص یاد کردهاست، ابوسعید عبدالکریم سمعانی (562ق.) است (سمعانی، 1382، ج. 3، 260-261). سمعانی در بخشی از نوشتههایش سخنانی از بابا طاهر دربارۀ کار و حرفهاش و اینکه چرا آن را کنار گذاشته نقل کردهاست: «من زمانی ترک کار کردم که دیدم گچی که بر دیوار مالیدهام مانند نقره میدرخشید و همان وقت برای احتراز از شهرت دست از کار کردن کشیدم» (همان، 261). این جمله نشان از ملامتی بودن باباطاهر دارد.
دربارۀ سال تولّد او در هیچ مأخذ کهنی، سخنی نیامدهاست. برخی از نویسندگان، گمانهایی زدهاند؛ میرزا مهدی خان کوکب، بر پایۀ یک دوبیتی معمّاگونه و تفسیرپذیر منسوب به باباطاهر:
- مو آن بحرُم که در ظرف آمَدَستُم
- مو آن نقطه که در حرف آمَدَستُم
- به هر اَلفی اَلِف قدّی برآید
- اَلِف قدُّم که در اَلف آمَدَستُم
پیروان آیین یارسان (اهل حق) باباطاهر را از بزرگان آیین خود میدانند و او را از جملۀ یاران همعقیده و همراز شاه خوشین لرستانی (406- 467ق.)، از بزرگان اهل حق، معرفی می کنند (صفیزاده، 1376، 66-75). طایفۀ دیگری از اهل حق، یعنی نُصیریها نیز باباطاهر و اشعاری را که وی به گویش لُری سروده، دارای قدر و منزلت بسیار می دانند (گبینو، 1362، 318-319). عناوین آثار:
- دوبیتیها: عمدۀ آوازۀ وی مرهون دوبیتیهای عوامفهم و خواصپسند اوست. اطلاق دوبیتی (ترانه) به این نوع شعر، بیشتر در سدههای اخیر رایج شدهاست و قُدَما معمولاً به آن فهلوی [پهلوی] و فهلویات میگفتند (شمس قیس، 1363، 112، 113، 162). کهنترین مأخذی که در آن یکی از دوبیتیهای منسوب به او (بدون اشاره به نام سراینده) آمده، المعجم است (همان، 113). این دوبیتیها به لهجۀ محلّی سروده شدهاند. بهطور کلّی مضامین اغلب شعرهای وی، غمِ غربت و درد دلتنگی، اندوه بیسامانی و حسرت وصال، شکایت از ناپایداری و بیوفایی، مویههای حاصل از هجران، قَلَندری و ملامتی، درویشی و... میباشد (مقصود، 1354، 103-106، 108-112، 118-122).
- کلمات قصار: مجموعهای از کلمات قصار به زبان عربی نیز به بابا طاهر منسوب است که عقاید عرفانی او را در علم، معرفت، ذکر، عبادت، وجد، محبت و... منعکس میکند. این کلمات مشتمل بر 420 کلمۀ عارفانه است در 50 باب و خاتمهای در اشیاء متفرقه. ظاهراً کهنترین نسخۀ خطّی شناختهشده از سرودههای باباطاهر، نسخهای است در قونیه، از مجموعۀ 2546، مشتمل بر 25 بیت (دو قطعه و 8 دوبیتی) که در 848ق. نوشته و حرکتگذاری شدهاست (مینوی، 1335، 55- 58).
- ادوارد گرانویل براون Edward Granville Browne
- ولادیمیر مینورسکی Vladimir Minorsky
- ادوارد هرون آلّن Edward Heron-Allen
- کارل هدنک Karl Hadank
- کلمان هوار Clement Huart
- اذکایی، پرویز (1354)، دیوان بابا طاهر، تهران: هنر و مردم.
- باباطاهر (1347)، دیوان، به کوشش وحید دستگردی، تهران.
- پورجوادی، نصرالله (1394)، باباطاهر: شرح احوال و نگاهی به آثار ابومحمّد طاهر جصّاص همدانی، تهران: فرهنگ معاصر.
- سمعانی، عبدالکریم بن محمّد (1382)، الأنساب، دایرةالمعارف العثمانیة، حیدرآباد دکن.Joseph Arthur de Gobineau
- شمس قیس رازی (1363)، المعجم، بهکوشش سیروس شمیسا، تهران.
- صفا، ذبیح الله (1336)، تاریخ ادبیات ایران، تهران: فردوس.
- صفیزاده، صدّیق (1376)، دانشنامۀ نامآوران یارسان، تهران.
- گوبینو، ژوزف آرتور Joseph Arthur de Gobineau (1362)، سفرنامۀ کنت دوگوبینو؛ سه سال در آسیا (1858 - 1855)، ترجمۀ عبدالرّضا هوشنگ مهدوی، تهران: کتابسرا.
- مقصود، جواد (1354)، شرح احوال و آثار و دوبیتیهای بابا طاهر عریان، تهران.
- موسوی بجنوردی، کاظم (1367)، باباطاهر، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج. 10، صص. 751-752، تهران: مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
- مینوی، مجتبی (1335)، از خزاین ترکیه، تهران: مجلّۀ دانشکدۀ ادبیات، شمارۀ 4 (2).
- Iranica; Rypka, J., Iranische Literaturegeschichte, Leipzig, 1959.
- Browne, E. G., A Literary History of Persia. Cambridge, 1951; EI2
- آذر بیگدلی، لطفعلی (1337)، آتشکده، بهکوشش جعفر شهیدی، تهران.
- آزاد همدانی، علیمحمّد (1356)، مشاهیر همدان، بهکوشش محمد آزاد، تهران.
- بهار، مهرداد (1357)، شعری چند به گویش همدانی، تهران: پژوهشنامۀ فرهنگستان زبان ایران.
- دانشپژوه، محمّدتقی (1354)، سرانجام اهل حقّ و باباطاهر همدانی، تهران: راهنمای کتاب.
- عینالقضات همدانی (1362)، نامهها، به کوشش علینقی منزوی و عفیف عسیران، تهران.
- هدایت، رضاقلی (1316)، ریاضالعارفین، تهران.
۱۹ خرداد ۱۴۰۴