
سیبویه - Sībawayh
سیبویه (Sībawayh) دانشمند و عالم مشهور علم نحو بود. او در قرن دوم هجری قمری میزیست و از صاحبنظران و پیشوایان نحویان بصره بود.
ابو بشرعمروبن عثمان بن قنبر، ملقّب به سیبویه و امام نحویّان بود. درمورد اینکه چرا او را به این نام میخوانند اقوال گوناگونی وجود دارد؛ برخی گفتهاند چون در کودکی مادرش او را با سیب، گرم میکرد به سیبویه شهرت یافتهاست و برخی مینویسند چون از او بوی سیب میآمد و عدّهای دیگر گفتهاند چون سیب را دوست داشت و همیشه در دستش بود. عدّهای هم معتقدند چون چهرۀ سرخ و سفید داشت (اسکندری، 1354، 325). برخی هم از جمله علی اصغر حکمت معتقدند که کلمۀ سیب بهتنهایی نام او بودهاست و در لهجۀ اهل فارس و جنوب ایران اَعلام را عموماً با اشباع ضمّه بهصورت واو تلفّظ می کنند، پس او را در ولایت خود سیبو میگفتهاند و چون این نام به عربی درآمده دو حرف ی - ه را به آن الحاق کردهاند، و این نامگذاری عربی در عالم عرب نیز معمول بودهاست (اسکندری، 1354، 70).
143ق.(760م.) – 180ق.(796م.)
وی یکی از صدها درخشانترین ستارگان ادب آسمان ایران است که در قرن دوم هجری در عین جوانی استاد علم علوم عربی و فنون نحوی گردید و شاگردان بسیاری از خرمن علم و دانش این دانشمند بلندپایۀ ایرانی خوشه چیدهاند که هرکدام از آنها نیز از مشاهیر دانشمندان عرب و فارسی شدهاند (اسکندری، 1354، 324). او نویسندۀ اولین کتاب درمورد دستور زبان عربی و زبانشناسی بود. ابن الندیم و ابوبکر الزبیدی، زندگینامهنویسان قرن دهم و ابن خلّکان در قرن سیزدهم، سیبویه را محقّق علم زبان عربی و زبانشناسی میدانند، کسی که در دورههای قبل و بعد از آن مانند او نبودهاست. آنها او را بزرگترین زبانشناس عربی و یکی از بزرگترین زبانشناسان در همۀ زمانها و به هر زبانی دانستهاند (ویکیپدیا). سیبویه دروس مقدّماتی را در فارس آموخت و سپس اشتیاق معارف اسلامی او را به بصره که در آن روزگار مرکز فنون ادب مانند فقه، کلام، حدیث، شعر، لغت و صرف و نحو بود، گسیل داشت (اسکندری، 1354، 4). با اینکه سیبویه برای آموختن فقه و حدیث به بصره آمده بود امّا به نحو گرایش یافت و تا آنجا پیش رفت که به امام نحویّون ملقّب شد (اسکندری، 1354، 86). در اهمّیت سیبویه همین بس که او را اوّلین کسی می دانند که علم نحو را گسترش داد (نصیری، 1384، 270). وی با مایههای فراوانی در نحو که از استادان خود فراهم آورد، کتابی را ساخت که در مقایسه با رسائل گوناگون صرف و نحو و لغت و علوم بلاغی بیسابقه و بینظیر بود (اسکندری، 1354، 57). با گسترش قلمرو اعراب مسلمان، لحن و غلطگویی در سخن، در میان آنان رواج یافت و این امر، بزرگان را از جمله سیبویه بر آن داشت تا صرف و نحو زبان عربی را قاعدهمند سازند (ناصف، 1354، 9). اثر بزرگ سیبویه کتابی است که به الکتاب موسوم شدهاست و در فضیلت آن کتاب در طول تاریخ اسلام سخنها گفتهاند و هنوز آن را مأخذ عظیم و منبع معتبر علم نحو میدانند. الکتاب بنیان و شالودۀ گرامر عرب را گذاشتهاست. گفته میشود که سیبویه اصول و مبانی کتاب خود را از استاد خود به نام خلیل و فروع و حواشی را از عیسی بن عمر و یونس بن حبیب و دیگر علمای بصره فراهم آورده و مطالب پراکندۀ آنها را مدوّن ساختهاست. به هر صورت کتابی است که آن را به دریا تشبیه کردهاند (اسکندری، 1354، ص. 74). این کتاب در نظر اُدبا و نحویّان چنان با عظمت خاص و شکوه بهخصوصی جلوه کرد که بهواسطۀ استناد فراوان آن به آیات قرآن، قواعد مشهور نحویان و اشعار فصحا و معروفان عربزبان آن را قرآن النّحو نامیدند و محور تعلیم نحو و عربیّت و معیار علم و فضیلت قرار دادند (اسکندری، 1354، 95). الکتاب علاوهبر محتوای جالب توجّه، دارای نوعی ارزش تاریخی است، چون نخستین کتابی است که در علم عربیّت بهدست ما رسیدهاست. به عبارت دیگر، نخستین کتابی است در نحو که از قرن دوم در دسترس ما قرار دارد (اسکندری، 1354، 57).
تردیدی وجود ندارد که سیبویه در میان بزرگان علم و لغت به کاری دست زد که دیگران آن را انجام نداده بودند تا جایی که میتوان گفت او نامیترین استاد و پیشوای نحو بهشمار میآید. کتاب وی بهعلّت به کار گرفتن روش خاص و جمعآوری مطالب سودمند، معیار و گنجی غنی در زبان عربی محسوب میشود. قدما قدر سیبویه را شناخته و وی را در میان بزرگان علم و لغت در جای شایستۀ خود قرار دادهاند و حقِّ کتابش را در بررسی و شرح و نقد و بحث ادا کردهاند (ناصف، 1359، 7). آشنایی مستشرقان با سیبویه را میتوان از چند جهت مطالعه کرد: 1) از نظر کیفیّت مطالب لغوی و موضوعات نحوی الکتاب که به روایت بیشتر مورّخان و دانشمندان اسلامی از جمله ابن خلّکان، داناترین مردم به نحو بودهاست (ابن خلّکان، 1369، 133)؛ 2) اهمّیت فوقالعادۀ کتاب سیبویه و شرح و حواشی متعدّدی که نحویّون و ادبای عرب و غیرعرب، طیّ دوازده قرن بر آن نوشتهاند، سبب شدهاست تا منتخباتی از الکتاب و شروح آن، بهطور سنّتی، برای طلّاب علوم شرقی در دانشگاههای غربی تدریس گردد؛ 3) صرف نظر از فوائد دستوری الکتاب، خاورشناسان برای شناختن و شناساندن این بنیانگذار علم نحو و عربیدان بزرگ عجم، ترجمۀ احوال وی را جزوء متون درسی دانشجویان شرقشناسی درج میکنند (اسکندری، 1354، 266).
- کارل بروکلمن (Carl Brockelmann)
- اوگوست فیشر (Fischer August)
- هارتویگ درن بورگ (Hartwig Derenbourg). وی برای نخستین بار متن عربی الکتاب را پس از مقابله و تصحیح از روی متون موجود در کتابخانههای شرقی و غربی در دو مجلّد (جلد اوّل 1881م. و جلد دوّم 1889م.) در پاریس انتشار داد.
- گ. فلوگل (Gustav Lebercht Fluegel)
- گوت هولد وایل (Gotthold weil)
- آرتور شاده (Arthur Schaade). او کتابی با عنوان آواشناسی کتاب سیبویه در سال 1911م. در لیدن چاپ کرد.
- ابن خلکان، احمد بن محمّد، (1369ش.)، وفیات الأعیان و انباء ابناء الزّمان، القاهره: مکتبة نهضة مصر.
- اسکندری، محمّدحسین، (1354ش.)، 25 مقالۀ تحقیقی فارسی دربارۀ سیبویه: ارائهشده به کنگرۀ جهانی بزرگداشت دوازدهمین قرن درگذشت سیبویه، شیراز: دانشگاه پهلوی.
- نصیری، محمّدرضا، (1384ش.)، اثرآفرینان: زندگینامۀ نامآوران فرهنگی ایران (از آغاز تا سال ۱۳۰۰ هجری شمسی)، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- ناصف، علی نجدی، (1359ش.)، سیبویه پیشوای نحویان، مشهد: دانشگاه مشهد.
- احمد، نوزادحسن، (1996م.)، المنهج الوصفی فی کتاب سیبویه، بنغازی: جامعه قاریونس.
- عبدالعزیز، محمّدحسن، (1433ق.)، کتاب سیبویه مادتهة و منهجهة وآثاره فی العلوم العربیهة و الاسلامیهة و مکانتهة فی علم اللغهة الحدیث، القاهره: دارالسّلام.
- حدیثی، خدیجه عبدالرزاق، (1974م.)، الشّاهد و اصول النّحو فی کتاب سیبویه، کویت: جامعة الکویت.
- محمّد، احمدسعد، (2009م.)، الأصول البلاغیة فی کتاب سیبویه و اثرها فی البحث البلاغی، قاهره: مکتب الآداب.