
جرج گلن کمرون- George Glenn Cameron
جرج گلن کمرون George Glenn Cameron ایرانشناس، استاد دانشگاه، کتیبهشناس، زبانشناس و محقق برجستۀ ایران باستان بود. علت اصلی شهرت کمرون خوانش کتیبۀ سه زبانۀ بیستون و انتشار اثر سترگ ایران در سپیده دم تاریخ است. فعالیتهای میدانی گسترده در سایتهای هخامنشی، حضور فعالانه در جهان آکادمیک، ویراستاری و بازخوانی آثار جریانساز در مطالعات ایران باستان، تنها بخشی از حیات علمی و حرفهای کمرون را شکل میدهد.
30 جولای 1905م. – 14 سپتامبر 1979م.
جرج گلن کمرون در تاریخ سیام جولای 1905م. در واشنگتن (Washington)، پنسیلوانیا (Pennsylvania) ، متولد شد. در سال 1927م. مدرک کارشناسی خود را از دانشکدۀ ماسکینگام (Muskingum College) در اوهایو (Ohio) گرفت. دو سال معلم دبیرستان بود. پس از آن کارشناسی ارشد و دکتریاش را در سالهای 1930م. و 1932م. از دانشگاه شیکاگو (University of Chicago) دریافت کرد. در آغاز کارش را در سال 1933م. بهعنوان مدرس زبانهای شرقی و تاریخ در مؤسسۀ شرقشناسی (Oriental Institute) دانشگاه شیکاگو آغاز کرد تا به مقام دانشیاری رسید. در سال 1948م. شیکاگو را ترک کرد و با حمایت مؤسسۀ کارنگی (Carnegie Foundation) و مؤسسۀ فورد (Ford Foundation) گروه مطالعات شرق نزدیک را در دانشگاه میشیگان (University of Michigan) راهاندازی کرد. در آنجا تا سال 1969م. رئیس بود و در 1975م. استاد بازنشسته شد. (Windfuhr, 1990)
کمرون در حوزۀ شرق نزدیک باستان، مخصوصاً ایران و ایلام صاحب نظر بود. در کتاب مشهورش با عنوان ایران در سپیدهدم تاریخ (1936م.) موضوع را برای نخستین بار در یک بافت تاریخی و جغرافیایی واقعگرایانه ارائه کرد. این کتاب هنوز هم یک منبع اصلی برای مطالعات تاریخ ایلام است. در سال 1939م. بهعنوان کتیبهشناس به گروه حفاری اریش اشمیت (Erich Schmidt) در تخت جمشید ملحق شد. در نگارش سهجلدی گزارش حفاری اشمیت نقش اساسی داشت و بسیاری از متون هخامنشی را در این گزارش ترجمه کرد. در سال 1948م. اثر بینظیرش، الواح گنجینۀ تخت جمشید منتشر شد؛ مطالعۀ جامع صدوچهارده نمونه از هفتصدوپنجاهوسه لوح ایلامی که اشمیت در سالهای 1936م. تا 1938م. حفاری کرده بود. این کتاب نیز همچنان یک منبع مهم برای زبان ایلامی (Elamite)، فارسی باستان (Old Persian) و نیز تاریخ امپراتوری هخامنشی در زمان داریوش اول (Darius I) و خشایارشاه (Xerxes) است. (Ibid) در زمان برپایی گردهمآیی سالانۀ استادی در شاخۀ بغدادِ (Baghdad) مدارس آمریکایی پژوهش شرقشناسی در سال 1948-49م. متوجه متن جدیدی در سالنامههای شالمنسر سوم (1950م.) (Shalmaneser III) شد و عملیات حفاری را در بیستون (Bīsotūn) به راه انداخت. کمرون در حالی کتیبۀ سنگی سهزبانۀ داریوش را آماده کرد که بر روی یک داربست خطرناک آویزان شده بود. این کار برای نخستین بار زمینه را برای مطالعۀ جزئیات این کتیبه فراهم آورد. در بازدیدهای بعدی از منطقه، در حالی که در سالهای 1956م-1957م. در دانشگاه گوتینگن (University of Göttingen) محقق فولبرایت (Fulbright scholar) بود، به بخشهای بابلی کتیبه که دسترسی کمتری به آن ممکن بود، ورود پیدا کرد. نتیجۀ این عملیات را در کتاب فارسی باستان (1950م.) (Old Persian) اثر رولاند جی. کنت (Roland G. Kent) منتشر کرد. پس از انتشار نسخههای فارسی باستان و ایلامی، او حروف دوار را به همکارانش فرستاد و آنها را به اظهارنظر و بحث فراخواند. این امر شاهدی بر گشودگی فکری و علمی او بود. همین سخاوت را در واگذاری انتشار کامل بخش بابلی کتیبۀ بیستون و دو استل دوزبانۀ اورارتویی-آشوری (Urartian-Assyrian) به دانشجویانش میتوان دید. (Ibid)) «او در بیستون به مانند مورخی کار میکرد که دادههایش او را هدایت میکنند و نه او دادهها را. و بهعنوان یک ویراستار به مانند یک همکار متواضع ایفای نقش میکرد. همین خصلت ویژۀ او بود که سبب شد اولین یافتههای مهم بیستون در اثری با نام خود او منتشر نشود». (Stolper, 1980, p. 183) ویراستاری دو کار عظیمِ همکارانش زمان بسیار زیادی را از کمرون گرفت؛ در سال 1938م. کتاب آنها روی گل مینوشتند. الواح بابلی دوباره سخن میگویند. (They Wrote on Clay. The Babylonian Tablets Speak Again) اثر ادوارد چیرا (Edward Chiera) را منتشر و نیز ترجمههای متعدد این اثر به فرانسه، آلمانی، هلندی، ژاپنی، و فارسی را سرپرستی کرد. (Windfuhr, 1990) در 1945م. تاریخ امپراتوری پارسی. دورۀ هخامنشی (History of the Persian Empire. Achaemenid Period) نوشتۀ ای.تی. اولمستد (A. T. Olmstead) را بازخوانی کرد. از سال 1940م. تا 1948م. به عنوان ویراستار نشریۀ آمریکایی زبانهای سامی (American Journal of Semitic Languages) مشغول به کار بود که بعدها به نشریۀ مطالعات شرق نزدیک (Journal of Near Eastern Studies) تغییر نام داد. (Ibid) در کنار تمامی این افتخارات، کمرون در سال 1952م. موفق به دریافت درجۀ دکترای عالی ادبیات از کالج ماسکینگام شد. در 1949م. از دولت ایران تمثال همایون (Order of Homāyūn) دریافت کرد و در 1974م. از دانشگاه تهران دکترای افتخاری گرفت. در 1954م. در کالج اوبرلین (Oberlin College) در اوهایو صاحب کرسی هاسکل (Haskell Lecturer) شد. شمارۀ 1972م. از نشریۀ انجمن شرقشناسی آمریکایی (Journal of the American Oriental Society) به تولد شصتوهفت سالگی او اختصاص یافت و در 1976م. همکارانش در دانشگاه میشیگان کتاب مطالعات شرقشناسی میشیگان به افتخار جرج کمرون (Michigan Oriental Studies in Honor of George G. Cameron) را به او اعطا کردند. (Ibid) این کتاب مشتمل بر مجموعه مقالاتی در باب تاریخ ایران است که در چهار بخش تدوین شده است: 1. زبان و زبانشناسی؛ 2. ادبیات؛ 3. تاریخ و باستانشناسی؛ و 4. دین و فلسفه. (Orlin, 1976)
- کتاب:
- ایران در سپیده دم تاریخ.
- الواح خزانۀ تخت جمشید.
- پرسپولیس 3: مقابر شاهی و دیگر بناها.
- داریوش، مصر و «سرزمینهای آنسوی دریا».
- نسخۀ ایلامیِ کتیبههای بیستون.
- عکسی از مجسمۀ داریوش در بیستون.
- ساتراپیهای پارسی و مضامین مرتبط.
- متن فارسی باستان کتیبۀ بیستون.
- کتیبۀ سر گرز لاگاش.
- گنجینۀ الواح قدیم و جدید پرسپولیس.
- دانشمند بابلی و همکاران عبری اش.
- کتیبۀ داریوش در پاسارگاد.
- داریوش و خشایار در بابل.
- الواح جدید از گنجینۀ پرسپولیس.
- دختر داریوش و کتیبههای پرسپولیس.
-Book:
- (Cameron, G.G. (1936). History of Early Iran. Chicago.)
- (-. (1948). Persepolis Treasury Tablets(= Oriental Institute Publications. Band 65). Chicago.)
- (-. (1970). Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments(=Oriental Institute Publications. Band 70). Chicago.)
- Article:
- (-. (1943). Darius, Egypt, and the “Lands Beyond the Sea.” Journal of Near Eastern Studies, 2(4), 307–313. http://www.jstor.org/stable/542357)
- (-. (1960). The Elamite Version of the Bisitun Inscriptions. Journal of Cuneiform Studies, 14(2), 59–68. https://doi.org/10.2307/1359255)
- (-. (1943). A Photograph of Darius’ Sculptures at Behistan. Journal of Near Eastern Studies, 2(2), 115–116. http://www.jstor.org/stable/542936)
- (-. (1973). The Persian Satrapies and Related Matters. Journal of Near Eastern Studies, 32(1/2), 47–56. http://www.jstor.org/stable/543469)
- (-. (1951). The Old Persian Text of the Bisitun Inscription. Journal of Cuneiform Studies, 5(2), 47–54. https://doi.org/10.2307/1359449)
- (-. (1966). A Lagash Mace Head Inscription. Journal of Cuneiform Studies, 20(3/4), 125–125. https://doi.org/10.2307/1359645)
- (-. (1958). Persepolis Treasury Tablets Old and New. Journal of Near Eastern Studies, 17(3), 161–176. http://www.jstor.org/stable/542884)
- (-. (1944). The Babylonian Scientist and His Hebrew Colleague. The Biblical Archaeologist, 7(2), 21–40. https://doi.org/10.2307/3209267)
- (-. (1967). An Inscription of Darius from Pasargadae. Iran, 5, 7–10. https://doi.org/10.2307/4299584)
- (-. (1941). Darius and Xerxes in Babylonia. The American Journal of Semitic Languages and Literatures, 58(3), 314–325. http://www.jstor.org/stable/529019)
- (Cameron, G.G., & Gershevitch, I. (1965). New Tablets from the Persepolis Treasury. Journal of Near Eastern Studies, 24(3), 167–192. http://www.jstor.org/stable/543122)
- (-. (1942). Darius’ Daughter and the Persepolis Inscriptions. Journal of Near Eastern Studies, 1(2), 214–218. http://www.jstor.org/stable/542127)
- کمرون، ج.گ. (1396ش.). ایران در سپیده دم تاریخ (ترجمۀ ح. انوشه). انتشارات علمی و فرهنگی. (انتشار اصل اثر: 1936م.)
- W. Stolper, “George G. Cameron 1905-1979,” Biblical Archaeologist, summer, 1980, pp. 183-89.
- Windfuhr, G.L. (1990). CAMERON, GEORGE GLENN. In Encyclopedia Iranica Online. Encyclopedia Iranica. Retrieved December 20, 2023, from: https://iranicaonline.org/articles/cameron-george-glenn-philologist-and-historian-b
- Orlin, L. L. (1976). Michigan Oriental Studies in Honor of George G. Cameron. Department of Near Eastern Studies. The University of Michigan.
- حسنزاده، ج. (1395ش.، بهمن 6). «آشنایی با ایرانشناس «جورج کامرون»». مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی. مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی. https://www.cgie.org.ir/fa/news/154527/آشنایی-با-ایران%E2%80%8Cشناس-«-جورج-کامرون»-----جمیله-حسن%E2%80%8Cزاده
- George G. Cameron. (2023, December 20). In Wikipedia. https://de.wikipedia.org/wiki/George_G._Cameron